-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)
-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:45739 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:22

اگر آيت الله منتظري نماينده امام بودند چرا بركنار شدند و اينطور مورد غضب دولتمردان قرار گرفتند؟
در مورد اين سؤال توجه به نكات ذيل حائز اهميت است: اولاً، اگر منظور از نمايندگي، سمت قائم مقام رهبري مي باشد، در اين زمينه بايد گفت كه اين سمت به هيچ وجه داراي يك جايگاه قانوني و رسمي نبوده و نيست، بلكه فقط پيش بيني و آينده نگري خبرگان رهبري است كه فردي را به عنوان رهبر احتمالي آينده، در نظر مي گيرند تا در صورت فقدان رهبر فعلي، مسأله تعيين رهبري با سهولت و دقت بيشتري انجام گرفته و از بروز برخي مشكلات و بحران ها جلوگيري نمايند و الا اين سمت في نفسه هيچ گونه امتياز و يا اختيار قانوني را براي چنين فردي به دنبال نمي آورد. نكته قابل توجه آن كه چنين انتخاب و پيش بيني از سوي خبرگان هرگز به معناي قطعي بودن آينده رهبري براي شخص مورد نظر خبرگان نمي باشد، چه بسا با بروز حوادثي از قبيل شناخت بيشتر خبرگان نسبت به عدم توانايي هاي فرد مورد نظر يا بروز برخي كاستي ها و ضعف هاي مخلّ به شرايط رهبري در فرد مورد نظر و يا وقوف و اطلاع خبرگان بر شخص ديگري كه به مراتب داراي اولويت و برتري در شرايط رهبري مي باشد و...، خبرگان از نظر خود برگشته و دست به انتخاب فرد مناسب و واجد الشرايط ديگري براي اين مسؤوليت مهم و خطير بزنند . مسأله قائم مقامي آيت الله منتظري نيز چنين بود. مجلس خبرگان در شرايطي دست به اتخاذ چنين تصميمي زد كه ديگر چهره هايي چون شهيد مطهري و بهشتي در قيد حيات نبودند و تنها كسي كه اذهان علاقه مندان به امام راحل را به خود متوجه مي ساخت، آيت الله منتظري بود. بنابراين مسأله قائم مقامي ايشان هيچ ربطي به نمايندگي ايشان از سوي حضرت امام ندارد، زيرا اين مسأله اصلاً در اختيار حضرت امام نبود تا ايشان را به عنوان جانشين انتخاب كند. ثانياً، اما اگر منظور از نمايندگي ايشان از سوي حضرت امام، بر عهده گرفتن برخي مسؤوليت ها از سوي ايشان در زمان حضرت امام است، در اين زمينه بايد گفت كه صرف داشتن برخي مسؤوليت ها از جانب حضرت امام، دليل بر صلاحيت آن فرد براي جانشيني حضرت امام نيست و الا در زمان امام افراد بسيار زيادي از جانب ايشان مسؤوليت هاي بسيار مهمي را بر عهده داشتند كه اين گفته بايد در مورد آنها نيز صادق باشد. ثالثاً، آنچه كه موجب شد بعد از گذشت چند سال از مطرح شدن قائم مقامي آيت الله منتظري، حضرت امام و مجلس خبرگان رهبري و حتي خود وي نيز يقين به عدم توانايي ايشان براي رهبري آينده نظام اسلامي بنمايند، به هيچ وجه ربطي به غضب دولتمردان و... ندارد بلكه ناشي از اين واقعيت است كه براساس تعاليم و آموزه هاي دين مبين اسلام، حفظ حكومت و نظام اسلامي، رعايت مصالح جامعه اسلامي، از اصول بسيار مهمي بوده كه حتي بر بسياري از واجبات مقدم و لازم الرعاية مي باشد كه اعتبار و ارزش افراد، خصوصاً مسؤولين و كارگزاران، حمايت و مخالفت جامعه نسبت به آنان، نيز در چارچوب رعايت يا عدم رعايت اين اصول قابل بررسي و تحليل است. مسلماً آيت الله منتظري يكي از چهره هاي مطرح سياسي كشور بودند كه به عنوان يك فقيه انقلابي، ياور و همراه حضرت امام تا حد قائم مقام رهبري نيز پيش رفتند و به واسطه خدماتي كه به نظام اسلامي انجام دادند مورد حمايت امام و مردم و روحانيون نيز بودند اما به واسطه اقداماتي كه توسط ايشان و يا افراد منتصب به ايشان انجام شد كه مصالح نظام اسلامي را به شدت با خطر مواجه نمود، از قائم مقامي عزل و مورد بي مهري و مخالفت حضرت امام، حوزه هاي علميه و مردم انقلابي قرار گرفت. در هر صورت شناخت دلايل مخالفت هاي گسترده از طرف اقشار گوناگون جامعه و مسؤولين ايشان نيازمند مروري كوتاه بر مواضع و عملكردهاي ايشان در سال هاي بعد از انقلاب مي باشد: در سال 1358 به عنوان نماينده خبرگان قانون اساسي از طرف مردم تهران انتخاب شد. بعد از فوت آيت الله طالقاني نمازجمعه تهران به امامت ايشان برگزار گرديد. سپس ايشان از سوي خبرگان رهبري به عنوان قائم مقام رهبري برگزيده شد، ليكن با كمال تأسف به دليل قرار داشتن افراد ناصالح و قدرت طلب، برخي از عناصر نهضت آزادي، جاما و منافقين و به ويژه باند تروريست مهدي هاشمي در اطراف ايشان و رساندن اطلاعات ناصحيح و تحريك ايشان به موضع گيري هاي نابجا موجب بدبيني ايشان به خدمتگزاران دلسوز نظام، زير سؤال بردن دستاوردهاي انقلاب و در نتيجه جدا نمودن نامبرده از امام و نظام مي شوند. از ديگر سو به تدريج دفتر ايشان به كانوني در جهت فعاليت هاي تخريبي درآمد و ايشان نيز تحت تأثير اينگونه عوامل قرار گرفته كه هنوز هم آثار آن آشكار و هويدا است. اين مسأله بر حضرت امام ثابت كرد كه ايشان صلاحيت رهبري نظام را ندارد. آقاي منتظري به دليل مواضع غير اصولي در موقع جنگ تحميلي، و نيز به علت تخلّفات مهمي كه برخي از اطرافيان ايشان با سوء استفاده از ايشان انجام مي دادند و در واقع دفتر ايشان را به يك كانون توطئه تبديل كرده بودند، اين مسأله حضرت امام را ناچار به موضع گيري و تذكر كرد. تذكرات و هشدارهاي حضرت امام(ره) چند سال به طول انجاميد و با واسطه كردن افراد زيادي كوشيدند آقاي منتظري را از گرداب بزرگي كه توسط نزديكانشان پديد آمده بود نجات دهند؛ ولي متأسفانه آن همه تلاش ها هيچ ثمري نبخشيد و حضرت امام(ره) به خاطر وظيفه سنگيني كه نسبت به صيانت انقلاب داشتند، ناچار به اقدامات جدي تري شدند. و با مشورت و گفتگو با مجلس خبرگان از ايشان درخواست كردند كه از سمت قائم مقامي استعفا دهد تا خبرگان با سهولت بيشتري بتواند نسبت به رهبر آينده تصميم قانوني خود را بگيرد. به دنبال اين مسأله ايشان نيز استعفا داد. و آقاي منتظري با صوابديد حضرت امام و مجلس خبرگان استعفا دادند. براي آگاهي بيشتر به پيوست (تصوير سند 11 و 12 از مجله ارزش ها) ويژه نامه آيت الله منتظري ارسال مي گردد.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.